جانی دپ ستاره مشهور سینما که مدتی است درگیر حواشی بیپایان اختلاف با همسر سابقش امبر هرد شده و درخشش سابق را ندارد تنها یک فیلم سینمایی تحت عنوان «در انتظار بربرها» ( را در سال ۲۰۱۹ روی پرده خواهد داشت.
در انتظار بربرها فیلمی است ساخته کارگردان کلمبیایی سیرو گرا که شباهتی به فیلمهای بدنه اصلی هالیوود ندارد و به بخش فاخرتر کارنامه سینمایی جانی دپ متعلق است. در انتظار بربرها روز جمعه در جشنواره ونیز روی پرده رفته و هنوز تعداد قابل قبولی نقد که بیانگر مواضع کلی منتقدان نسبت به این فیلم باشد منتشر نشدهاند.
سیرو گرا یک کارگردان کلمبیایی است که اولین اثرش را سال ۲۰۰۴ تحت عنوان «سایههای سرگردان» (Wandering Shadows) ساخت. او بیشتر بخاطر فیلم «آغوش ابلیس» (Embrace of the Serpent) که سال ۲۰۱۵ کارگردانی کرده شناخته شده است. گرا برای نتفلیکس مینیسریال ساخته، در جشنوارههای جهانی متعددی شرکت کرده و چندین بار نماینده کشور کلمبیا در بخش بهترین فیلمهای خارجی مراسم اسکار بوده است.
در انتظار بربرها جانی دپ، مارک رایلنس و رابرت پتینسون را به عنوان بازیگران اصلی به خدمت گرفته و از روی رمانی به همین نام نوشته رماننویس مشهور آفریقای جنوبی، جان مکسول کوتزی اقتباس شده است.
فیلم درامی است درباره مهاجرت و ادغام در جامعه جدید و جانی دپ در آن نقش یک مقام بیرحم و ستمگر را بازی میکند که مسئول امنیت مرزها است و با یک دادرس درستکار در آن منطقه دچار درگیری میشود.
دپ در کنفرانس خبری مربوط به فیلم در ونیز به عینک فلزی خاصی که هنگام اجرای این نقش به چشم داشته اشاره میکند و معتقد است این بهترین ابزاری بود که کارگردان برای بهتر ایفا کردن این نقش در اختیارش گذاشته است. او میگوید وقتی اولینبار کارگردان را با همین عینک دیده تصویر او در نظرش تهدیدآمیز و ترسناک جلوه کرده.
مارک رایلنس که در فیلم نقش دادرس را ایفا میکند در کنفرانس خبری گفت آنچه به او در ایفای نقش کمک کرده درک این نکته بوده که ما بخشی از یک فرهنگ بربر هستیم. رایلنس که یک بازیگر بریتانیایی است میگوید این نکته با زندگی کردن در انگلستان و بخاطر وجود امپریالیسم دولت انگلیس کاملا قابل درک است.
رایلنس با اشاره به داستان اقتباسی فیلم میگوید: آنچه درباره شخصیت دادرس در رمان آمده کاملا قابل درک است. اینکه در ابتدا شکنجه را انکار میکند اما وقتی دیگر ماجرا غیرقابل انکار است تلاش میکند دختر شکنجه شده را نجات دهد؛ در واقع تلاش او حتی برای نجات دختر هم نوعی اعمال قدرت است. شکلی از تصدیق این نکته که من قدرتمندم و تو قربانی…شخصیتهایی که من و جانی نقششان را ایفا کردهایم به نوعی دو روی یک سکه هستند.